۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

چگونگي ورود آريایها به فلات ايران

آريا يعني، نجيب ، خوشزاد، آزاده. آريا مفهوم نژادي درستي ندارد ولي به آن دسته از اقوام هند و اروپائي كه به ايران و هندوستان آمده اند و گاهي نيز هند و ايراني خوانده ميشوند اطلاق ميگردد. هنوز نه مشخصات نژادي و نه سرزمين اصلي و نه تاريخ و طرز مهاجرت اقوام هند و اروپائي به دقت معلوم نشده است. همين اندازه ميتوان گفت كه زبان اقوام هند و اروپائي يك ريشه مشترك دارد و رابطه‌ بين زبانهاي اقوام هند و اروپائي ايران و هندوستان از رابطه بين زبانهاي هر دو دسته ديگر از اقوام هند و اروپائي بيشتر است. اما در ايران باستان رابطه گروههاي آرين تا آنجا مورد توجه بوده است كه شاهنشاهان به آن تكيه مينمودند چنانچه در يكي از يادگارهاي داريوش بزرگ چنين آمده است:
من ايراني، پسر ايراني، آرين و از نژاد آرين هستم.
پس از آغاز تمدن در ناحيه خزر و رواج دامپروري و كشاورزي مهاجرت اقوام اين ناحيه آغاز شد. چون حيوان اهلي ميتوانست با پاي خود بهمراه صاحبش حركت كند و چون ظروف سفالين نگهداري دانه گندم و جو را خواه براي خوراك و خواه براي بذر ميسر مي ساخت اين مردم فرصت پيدا كردند كه مسافرت كنند.
اشتغال به كشاورزي و دامپروري بالطبع بزودي جمعيت را افزود. افزايش جمعيت نيز موجب گشت كه اولين جامعه كشاورزي مانند حبابي از صابون رو به چهار طرف گرداگرد مركز اصلي مهاجرت كند. هر قدر گروهي از اين جمعيت از مركز اصلي دورتر ميرفت فشار جمعيت در پشت سر آنرا وادار ميكرد به نواحي نا آشناي دورتري برود.
جامعه اي كه هنوز در وطن اصلي يعني در جنوب شرقي مازندران زندگي ميكرد از حيث شيوه زندگي در حال پيشرفت بود در حاليكه مهاجرين فقط شيوه زندگي در زمان مهاجرت را داشتند و مدتي طول ميكشيد تا خبر پيشرفتهاي بعدي به آنها ميرسيد. بعبارت ديگر شيوه زندگي مهاجران هميشه از شيوه زندگي جامعه اصلي كه در جنوب مازندران زندگي ميكرد عقب ميماند و نازلتر بود.
به همين علت است كه وقتي در غار كمربند آثار حيوانات اهلي و ظروف سفالين و داس سنگي كشف شد كه زمان آنها در حدود 8600 سال پيش است ولي در جارمو واقع در شمال بين النهرين فقط آثار داس سنگي و حيوانات اهلي كشف شده است و اثري از ظروف سفالين در جارمو كشف نشده.
در حدود 5500 سال پيش يا اندكي زودتر يا ديرتر گروهي از مردم كه به كشاورزي و دامپروري آشنا بودند پس از مسافرت يا در واقع مهاجرت كوچ مانندي كه زمان آن در حدود 7000 سال يا 7500 سال پيش از جنوب شرقي درياي مازندران را شروع كرده بودند به تنگه جبل الطارق رسيدند. دسته هائي از اين گروه بوسيله قايق از تنگه عبور كرده و در اسپانيا ساكن گشته و دسته هاي ديگري دورتر رفته به فرانسه و حتي انگلستان رسيدند و در آنجا سكونت اختيار كردند.
به موازات اين كوچ دو هزار ساله گروههاي ديگري از جنوب شرقي درياي مازندران رو به غرب رفته ، دسته هائي در غرب كشور كنوني ايران و در آسياي صغير (تركيه كنوني) و در شبه جزيره ايتاليا ساكن شدند. گروهي راه شمال غربي را در پيش گرفته و دسته هائي از اين گروه در سواحل درياي سياه ماندند و دسته هاي ديگري دهليز رود دانوب را پيموده به ناحيه آلمان امروزي رسيدند.
مهاجرت رو به سمت شرق ظاهراً ديرتر شروع شد. مهاجرين ابتدا به ارتفاعات افغانستان رسيدند و از آنجا دسته هائي از اين گروه رو به جنوب رفته و در جلگه هاي رود پنجاب و سند ساكن شدند. دسته هاي ديگري از افغانستان باز رو به شرق رفته و در ختن اقامت گزيدند. از آنجا دسته هاي سومي از بيابان گوبي عبور كرده سرانجام به ناحيه علياي رود زرد در چين رسيدند و عده اي از آنجا به كره و ژاپن رفتند. در تمامي اين نقاط اثراتي از آميزش نژاد سفيد پوست (قفقازي) و نازك استخوان با نژاد بومي باقيمانده است به صورت مو بور يا به صورت مو سياه.
مهاجرت مردم زرد پوست (مغول) از شمال شرقي آسيا به چين و شرق رود گنگ در هند و تبت مقارن با 4500 سال پيش يا اندكي زودتر يا ديرتر شروع شد هر چند كه اين مردم زردپوست كشاورزي و دامپروري را از مردم درياي مازندران آموختند ولي خود نيز مبتكر پيشرفت هائي در كشاورزي شدند از آن جمله زراعت برنج و نيشكر.
چند قرن بعد و در حدود 3400 سال پيش موج ديگري از همين طوايف هند و اروپائي كه زبان آنها آريائي محسوب ميشد از شمال شرقي درياي مازندران رو به جنوب رفت و باز به دو شاخه منشعب شد. يك شاخه به هندوستان رسيد و شاخه ديگر كه از طايفه مادها و طايفه پارسها (پارتاوا) تشكيل ميشد ، چند قرن در ناحيه خوارزم اقامت گزيدند و سرانجام در حدود 3000 سال پيش بغرب فلات ايران مهاجرت كردند.
سكاها كه سيستان بنام آنهاست آخرين مهاجرين آريائي بوده اند و در نيمه سده دوم پيش از ميلاد از خاك تركستان روسيه به ايران آمدند.
قديميترين سند تاريخي كه در آن به ايرانيان اشاره شده است از آشوريهاي 843 تا 845 قبل از ميلاد بجامانده است.
ايرانيان ابتدا در ناحيه پارسوا در مغرب درياچه اروميه مقيم شدند و بعد در حدود 697 تا 660 سال قبل از ميلاد پارسها از آنجا به جنوب ايران رفتند و اسم خود را به آن ناحيه و به پايتخت خود دادند.
نام ايرانيان از اصطلاح آريا نام خشاترام امپراتوري آرينها، در فارسي جديد، ايران ، مشتق گرديده است.
در قبائل ايراني مادها و پارسها خيلي به يكديگر نزديك و شبيه بودند و مادها اولين دولت مستقل ايران را تشكيل دادند. آغاز شاهنشاهي ايران را ميتوان 612 قبل از ميلاد دانست زيرا در اين سال مادهاي ايران به سركردگي هووخ شتر، پادشاه خود نينوا پايتخت آشور را گرفته و استقلال كامل ايرانيان را برقرار ساختند. هاگماتانا يا هگمتان (همدان) پايتخت مادها و يكي از بزرگترين شهرهاي باستان و كاخ سلطنتي مادها بسيارمفصل و مجلل بوده است.
از هخامنشيان قديمي ترين اثري كه بدست آمده لوحه زري است از آريارمن پادشاه هخامنشي پارس قبل از تشكيل شاهنشاهي ايران.
در هر حال محل ترديد نيست كه ايرانيان سالهاي دراز پيش از ظهور كوروش بزرگ دولتهائي در سرزميني كه مشمول تعريف جغرافيائي نجد ايران ميشود ساخته بودند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر