۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

وقتی از آپارتمان پریدم پایین

وقتی از آپارتمان پریدم پایین


** *زوج خوشبخت طبقه 10 رو دیدم که باهم زد و خورد می کردن**
*
*"پیتر" محکم و قوی رو توی طبقه 9 دیدم که داره گریه می کنه**
*
*طبقه 8، "آمی" نامزدش رو می دید که با بهترین دوستش خوابیده**
*
*طبقه 7، "دن" قرصای روزانه ضدافسردگیش رو می خوره**
*
*طبقه 6، "هنگ" بیکار هنوز هفت تا روزنامه در روز می خره تا یه کار پیدا کنه**
*
*آقای خیلی محترم "وانگ" در طبقه 5 سعی میکنه لباسای زیر خانومش رو بپوشه**
*
*طبقه 4 "رز" دوباره داره با دوست پسرش دعوا میکنه**
*
*طبقه 2، "لیلی" هنوز به عکس شوهرش که از شش ماه پیش گم شده خیره میشه**
*
*قبل از اینکه از ساختمون بپرم فکر می کردم بدشانس ترین آدمم**
*
*الآن فهمیدم هرکسی مشکلات و نگرانی های خودش رو داره**
*
*آدمایی که دیدم الآن دارن به من نگاه می کنن**
*
*فکر کنم الآن که من رو می بینن، احساس می کنن وضعشون اونقدرا هم بد نیست*

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر