۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

تاريخ ايلام

از آغاز و چگونگي برپايي حكومت و نيز پيدايش تاريخ در ايلام، اطلاعي در دست نداريم. با نام ايلام KUR.NIM.KI.=Elam(a) نخستين بار در نامنامه شاهان سومري كه در حدود سالهاي 2100 ق.م. تنظيم شده است . برخورد مي كنيم. بر اساس اين نامنامه در حدود سالهاي 2600 ق.م. فرمانروايي از شهر كيش ( Kish ) ايلام را فتح كند . در حماسه اي ديگر از سومريان فروانرواي شهر اوروك ( Uruk ) از فرمانرواي ارت Aratta ( شهداد كرمان ) در خواست فلزهاي گرانبها و سنگ لاجورد وصنعتگر كرده است . در حماسه أي از لوگل – بند ( Lugal-banda ) يكي ديگر از فرمانروايان اوروك آمده كه وي از راه انشان Anshan/Anzan (بيضاي فارس ) بر ارت تاخته است . در زمان همين فرمانروا و دموزي (Dumuzi ) – پادشاهي نيمه خدا – ايلاميان نيز بر بين النهرين تاخته اند . بر اساس همين نامنامه ، در حدود سالهاي 2500 ق.م. ايلاميان بين النهرين را به تصرف در آورده و سه فروانروا از سلسله اون به مدت 356 سال( تعداد سالها را اسطوره اي بايد به شمارآورد ) بر آن سرزمين فرمانروايي كرده اند . در حدود سالهاي 2450 ق.م. يكي از فرمانروايان شهر لگش (Lagash) از پيروزي خود بر ايلاميان سخن گفته است. در حدود 80 سال از اين يكي ديگر از فرمانروايان همين شهر مدعي پيروزي بر سپاهي مركب از 600 سرباز ايلامي كه شهر را مورد حمله قرار داده بودند ، شده است .باروي كار آمدن شروكين اكدي ( Sharru-kin =سارگون اول) 2279 –2334 ق.م. واقعه هاي تاريخي بيشتر صورت حقيقي به خود گرفته اند تا حماسي محض و اسطوره اي .از زمان اين پادشاهان بين النهريني خاندان شروكين، نخستين بار با نام فرمانروايان واقعي جنوب ايران روبه رو مي شويم . بر اساس دو نوشته شروكين ، وي بر ايلام و ورهشي و رخشي Warahshi - مرهشي مرخشي Marahshi وپرش (Parashe ) ( قرنهاي بعد ) – تاخته غنيمتهاي بسيار از شهرهاي شوش و اون ( مكان نامعلوم ) بر گرفته است . در ميان شكست خوردگان ايلامي دوباره با نام سنم – شيموت ( Sanam –Chimut ) ، يك بار با عنوان حكمران ( Ensi ) و بار ديگر با عنوان نايب السلطنه (GIR/NITA ) و لوه- ايشن ( Luh-ishan ) پسر پادشاه ايلام كه هيشپ- رشيني ( Hishep-Rashini ) نام داشته و نيز يك داور و برادر پادشاه ورهشي و چند حكمران جزء ديگر ، برخورد مي كنيم.گل نبشته اي يكتا كه زمان نسخه برداري آن بايستي در حدود ميانه سالهاي 1800 تا 1600 ق.م. بوده باشد به دست آمده است كه در بردارنده نام دوازده پادشاه سلسله اوان مي باشد . بر اساس اين نبشته ، بنيانگذار سلسله اوان ، پلي ( Peli ) نام داشته است كه متاسفانه نه از وي و نه از شش پادشاه پس از او ، هيچ گونه آگاهي در دست نداريم . فرمانرواي هشتم اين نامنامه ، لوه ايشن ( Luhishan ) است كه به احتمال زياد بايد همان لوه –ايشن ( Luh-ishan ) نام برده شده در نبشته شروكين باشد. اگر اين احتمال درست باشد ، آغاز سلسله اوان به حدود 2500 ق.م. مي رسد . فرمانروايان اكدي پس از شروكين نيز ، هر يك مدعي حمله به جنوب ايران و تصرف شهرهاي آن بودند. سومين فرمانرواي اكد ، من – ايشتو – سو ( Man-ishtu-su ) در نبشته أي مي گويد كه سپاهيان وي انشان (در فارس ) شري خوم / هوم ( Sherihum ) ( مكان نامعلوم به احتمال در محدوده فارس ) و سي و دو شهر را كه بر كناره درياي پارس بوده اند ،به تصرف خود در آوردند. حكمران شوش ( Ensi ) در اين زمان به نام اشپوم ( Eshpum ) خود را بنده من – ايشتو – سو خوانده است . فرمانرواي ديگر اكد ، نرام سين ( Naram-Sin ) نيز بر جنوب ايران تاخته تا شورش همگاني ملوخ ( Meluthha ) =ارت ( شهداد كرمان ) ، ورهشي و همه سرزمين انشان را سركوب نموده است . نخستين گل نبشته زبان ايلامي به خط ميخي مرسوم ، پيمان نامه أي ميان وي و فرمانروايي نامعلوم از ايلام – شايد هيت ( Hita ) يازدهمين فرمانرواي سلسله اوان – مي باشد . آخرين فرمانرواي سلسله اوان پوزور- اين شوشينك ( Puzur-In-Susinak ) و يا تعبير شادروان هينتز ، كوتيك – اين شوشينك ( Kutik-In-Shushinak ) است كه از وي سه نبشته به اكدي همراه با متن ايلامي متقدم ، به دست آمده است وي در دو متن اكدي خود را " نيرومند " ( Diannum ) و پادشاه اوان ( LUGAL/Shar Awanki ) ناميده و در سومين متن ،خود را نايب السلطنه GIR.NITA= Shakkanakkom خوانده و نيز خود را فاتح هفتاد جاي از جمله كيمش ( Kimash ) ( ميان جبل حرمين و زاب كوچك ) و سيمشكي ( Simashki ) ( جاي نامعلوم ) ، شهر يا سرزميني كه در آن قرن بعد خاستگاه سلسله جديد فرمانروايان ايلامي بوده ، شمرده است .پس از سرنگوني اكديان به دست گوتيان و تا برقراري سلسله سيمشكيان در ايلام ، در نبشته هاي بين النهريني تنها دو مورد از ايلام ياد شده است : گودا ( Gudea ) فرمانرواي لگش ( به احتمال حدود 2124 –2143 ق.م.) يك بار براي آراستن پرستشگاه شهر لگش به آن شهر رفته بودند ياد كرده است . با به قدرت رسيدن سلسله سوم اور در بين النهرين ( 2004 – 2112 ق.م. ) بار ديگر دشت خوزستان را زير نفوذ و چيرگي پادشاهان اين سلسله مي يابيم . از زماني شولگي ( Shulgi ) ، دومين پادشاه سلسله سوم اور ( 2047 – 2094 ق.م. ) ، فرمانروايان شوش از سوي پادشاهان اين سلسله تعيين مي شده اند و همچنين ، مسافران بسيار ميان شهر لگش در بين النهرين و شهرهاي شوش ، ادمون ( Adamdun ) ( جاي نامعلوم ) ، سبوم ( Sabum ) ( جاي نامعلوم ) ، ورهشي ( جاي نامعلوم ) ، هوهنوري ( Huhnuri ) = هنر ( Hunar ) زمان داريوش بزرگ ، به احتمال زياد در نزديكيهاي باشت امروزي ، سيمشكي ( جاي نامعلوم ) ، انشان ( بيضاي فارس ) و سرزمين سو ( KUR.SU ) ( جاي در همين زمان ،پادشاهان اور با دادن دختراني از خانواده خود به همسري حكمرانان شوش ، آنان را همپيمانان خود نگاه مي داشتند . شولگي در سال هيجدهم پادشاهي خود يكي از دخترانش را به زني فرمانرواي انشان داد . شو- سين (Shu – Sin ) ( 2029 – 2037 ق.م. ) و ايبي – سين ( Ibbi – Sin ) نيز دختران خود را به همسري فرمانروايان زبشلي ( Zabashli ) ( جاي نامعلوم ) و انشان دادند. با مهاجرت هجوم گونه آموريان به بين النهرين و پديد آمدن سستي و ناتواني در سلسله اور سوم ، ايلاميان براي رهايي از چيرگي بين النهرين ، سر به شورش برداشتند . از اين رو ، ايبي سين وادارشد كه در سالهاي نهم و چهارده هم سلطنت خويش به هوهنوري ( منطقه فهليان ) و ادمدون و اوان بتازد . سرانجام در سال 2004 ق.م. سپاهي از ايلاميان و مردم سو- به فرماندهي فرمانرواي انشان كه داماد – ايبي سين بوده – اور را به تصرف در آوردند و آخرين فرمانرواي اور سوم را با خود به انشان بردند . از شوش ، نامنامه أي ب بابلي كهن به دست آمده است كه در بردارنده نام دوازده پادشاه سلسله سيمشكي در شوش است . سه فرمانرواي نخست اين سلسله ، گيرنم ( Girnamme ) ، تزيت ( Ebarti ) به گواهي مدارك سومري مي بايست همزمان با پادشاهان سلسله سوم اور بوده باشند و به احتمال ، تا حدود سال 1928 ق.م. در شوش فرمان مي رانده اند . در اين سال ، يكي از فرمانروايان شهر لارسا ( Larsa ) به نام گونگونوم (Gungunnum ) ( 1906 – 1932 ق.م.) به جنوب ايران تاخته و تا انشان را به تصرف خود در آورده و به احتمال زياد ، اين حمله سبب سرنگوني سلسله سيمشكي ها شده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر